موش موشیه من
آرسام Arsam
سلام سلام بروی ماه گل پسرم که جدیدا با روروءکش کلی کیف میکنه و هی کنجکاوی میکنه
و دوست داره به وسایل خونه دست بزنه اینجا هم سه چرخش که خیلی دوستش داره
و دایی جونش براش خریده رو داره کشف میکنه عسیییییییسم
از جمعه که رفتیم کیسم کلی ماجراها و دختر خاله سمیه وخاله فریده و امیر حسین جان و مستوره کوچولو
و خانواده ی خاله ناهید جون و ........... آشنا شدی و
رفتیم لاهیجان و شما بار اول بود که میرفتی لاهیجان اونجا خاله رویا رو هم دیدیم و
بعد عروسیه پسر عمو کامران شد که بارون بود و مامان فقط 5 رقیقه شما رو اونجا نگه داشتم چون
سرد بود و همه ی اون رور پسر خوشگلم پیش خاله نگار و دختر خاله ها بود
و مامانی خیالش راحت بود. شنبه هم برگشتیم خونه با خیال راحت چون پسر طلای مامان بعد یه هفته یبوست
موفق شدی که خودت رو تخلیه کنی و سوژه ی یک هفته ی ما شده بودی و همه کلی خوشحال شدیم که
راحت شدی عزیزم.الانم خوابیدی بعد کلی بیقراری از موقعی که اومدیم نا آروم شدی انگاری به جو شلوغ مهمونی
عادت کردی و آپارتمانمون حوصله ات رو سر میبره ناز بخورم.