آرسامآرسام، تا این لحظه: 11 سال و 2 روز سن داره

آرسام نهایت عشق Arsam Gamani cholabi

کلاس اولی خونه نشینم ، از دست کرونااا!

حرف دارم ، حسابی! مدرسه طبیعت که عشقه!

1396/12/28 18:59
633 بازدید
اشتراک گذاری

پسرم تاج سرم عزیز دلم تی بلا میسر
ناز بوخورم جیگر ،فدایی داری آرسامم!
سال نود و شش برامون سال پر باری بود پر از تجربه پر از اتفاقات قشنگ و پر از غم و شادی اولای سال پسر عموی عزیزم کامران رو از دست دادیم و آخرین هفته ی سال دخت عموی مهربونم آفسانه ، هر دو مصیبت بسیار دردناک و کمر شکن بود و پر از تفکر برای همه .
عموی عزیزم بعد داغ پسرش با فاصله ی کوتاهی مجبور شد با سرطان دست و پنجه نرم کنه و شکر حق الان خوب و سلامت کنار عزیزانش مخصوصا نوه ی یتیمش هست .کلا نود و شش سنگین بود سنگین تر از سال قبل و قبل تر ، چند ساله که مرگ و میر و مصیبت هاکه پیش میاد مردم منتظر سال بهترن اما انگار دیگه نمیشه که بشه! پسرم دعا میکنم همیشه دلت پاک و پر از آرامش و صبر باشه و هروقت به اجبار زمانه تو شرایط سختی بودی با درایت وگذشت توام با آرامش بگذری و درس های سر راهت رو بگیری و پربارتر بشی مهم اینه که همیشه دنبال خیر و صلاحت تو هر اتفاقی باشی و ناامید نشی
جدا از اینهمه غم سال نود و شش تجربه ی مدرسه طبیعت تی تی رو داشتی که عالی بود و هست جایی که آزاد و رها فقط کودکی میکنی و می آموزیبدون هیچ آموزشی و میشی جزئی از طبیعت مادر همه ی ما! منهم با ورودت به مدرسه تی تی بسیار درس گرقتم و تجربه والان احساس میکنم با زهره ای که سال قبل تر بودم خیلی متفاوت تر شدم و روش مادری کردنم عوض شده و کمتر احساس برتری و ریاست نسبت به کارهای شما دارم عشقم و بیشتر همراه و کنارتم تا بتئنی درس بگیری و رشد کنی


بازدید از تالاب سلکه

بازدید موزه آبزیان و ادوات کشاورزی رشت و محل نگهداری از اسب های خزری

با یاسین جون خیلی دوستین اونقدر با هم تفاهم دارید و همدیگه رو دوست دارید که تعجب همه رو بر انگیخته

کلاس موسیقی گروهی خاله سارا و عمو هومن


در ضمن شما کلاس موسیقی گروهی خاله سارا و عمو هومن در ضمن شما کارگاه خاله سارا توی شهرداری رو هم میری و روزای سه شنبه که با هم میریم شهرداری توی مدتی که شما کارگاه هستی خودم توی پیاده راه شهرداری روی نیمکت میشینم کتاب میخونم و اگه هوا سرد و بارونی بود هم توی یکی از اتاقای آکادمی تیاتر میشینم و کتاب میخونم و خیلی لذت بخشه این ساعت ، وقتی هر دفعه شوق و شور چشمات رو میبینم که چقدر از بودن کنار سارا خانوم لذت میبری


عمو میثم و عمو میثم عزیز که خیلی دوسشون داری

یوگا

جشن چهارشنبه سوری مدرسه تی تی که من بخاطر دختر عموم عزادار بودم اما چون نمیخواستم زیر قولی که بهت دادم بزنم رفتیم مدرسه و بعد هم کیسم و مراسم عزا و .....

 

 

پسندها (1)

نظرات (0)