آرسام Arsam بابا جون با موتورش مارو برد گردش و بعدش دیزی و کباب که شما خیلی خوشت اومد وکلی خوش گذروندی پسر نازناز من از وقتی فینگیلی بودی همیشه عاشق نقاشی روی تقویم رو میزی بودی و هستی و چون همیشه یه خودکار کنار تقویم بود هر دفعه ازم میخواستی که تقویم رو بهت بدم میگفتی اون اون میخوام منم میگفتم تقویم بعد تقویم و خودکار رو بهت میدادم شما هم فکر کردی اسم خودکار هم تقویمه و همچنان به خودکار میگی تقویم خخخ! به موشک هم میگی پوشک اینم پوشک ببخشید خخ موشک جناب عالی خیلی ام عالی اینم آدمک خمیری که درستیدی ...