هشت ماهگیییی
کل زمان عکس گرفتنمون چشمت رو از تی وی بر نداشتی طبق معمول
با هویج و سیب و .... تونستیم یکم نگهت داریم تا عکس بگیریم گریههههههههههههه
پدر و پسر
منو پسر و مامانی جون
وقتی صبح ها بیدار میشی همیشه با لب خندونه و کلی بازی میکنی و ما کییییییف میکنیم
دیگه قشنگ با غلت زدن اینور و اونور میری و نمیتونیم روی تخت تنهات بزاریم
قلبونت برم
و چیزایی که دوستشون داری:
آب بازی
کتاب
باز شدن در حموم و یخچال و گلاب به روت توالت و در ورودیه خونه که اگه روروئک سوار باشی با ذوق و بدو بدو میای
تلوزیون مخصوصا تبلیغ و برنامه ی بی بی انیشتین نون خوردن پسر گلم حسابی قلقلکی هستی وقتی توی حموم با اسفنج میشورمت غش میکنی از خنده
چیزی رو بخوای مچ دستت رو بالا میگیری و میچرخونی ماما و دادا و بابا و بوف رو خوب میگی
ماست و موز رو خیلی دوست داری کلا خیلی خیلی آقااااااااااااااااااایی حتی واسه واکسن شش ماهگی که سه روز تب داشتی
باز خیلی صبور بودی نفسم توی جمع یکم دیر جوش میخوری و از بازی قایم باشک و بدو بدو و رقصیدن خوشت
میاد فرااااااااوووووووووون