تغییرات بزرگ

پسر گلم ما بعد 8 سال زندگی در ساختمان توحید از اونجا به ساختمان سبز اومدیم  وقتی اولین بار اومدیم تو کوچه  روی دیوار مدرسه ی کنار ساختمون گل و بلبل نقاشی شده رو که دیدی گفتی اینجا که محله ی گل و بلبله !!!!! بیاد برنامه محله گل و بلبل عمو پورنگ و همچنان هم میگی ما محله گل و بلبل هستیم

ساختمان توحید خونه ای بود  که کلی خاطرات قشنگ ازش داریم اولین های زیادی رو اونجا تجربه کردیم اولین لبخندت اولین حروفی که گفتی و اولین قدمهات و اولین ....! بهر حال مسیر زندگیمون اینطور تغییر کرد که اونجارو بفروشیم و الان اینجاییم و خیلی خوشحالیم مثل همونجا.
4 اسفند 95به کمک دایی جون و زندایی و خاله جون و شوهر خاله و مامانی اثاث کشی کردیم کسایی که هیچوقت تنهامون نزاشتنو نمیزارن! روزایی میاد که خیلی راحت میشه اطرافیان رو شناخت اونایی که واقعا دوستت دارن یا وقتی منافعشون تو خطر باشه کنار میزارنت، بین این دو گروه تفاوت زیادی هست عشقم!  الهی که دور و برت همیشه پر از عشق باشه و عشق و عشق!

سال تحویل خونه مامانی کنار عزیزانمون بودیم
روز بعدش طبق قرار هر سال همه خونه بابابزرگ بودیم عشقم

توی عید هم کلی گردش و خوش گذرونی با خانواده و آخرش سیزده بدر عاااالی توی هوای سردوبارونی زیر چادر مسافرتی و کلی خاطره ی شیرین