دندان درد خر است
آرسام Arsam
گفتی دندونم نگاه کردم دیدم ای داد دندون آسیاب سمت راست فک پایین یه تیکش نیست عصر رفتیم
دندون پزشکی کیلینیک آپادانا و اولش اسباب بازیای اونجا حسابی ذوق زدت کردن اما وقتی دکتر گفت
باید پر بشه و آمپول رو که زد و بی حس زد ترسیدی بقول خودت جیغ و داد جیغ و داد جیغ و داد
کردی تا درست شد وتیتموم شد یکسره دستت رو لپت بود قلبون چشای خیست بشم انقده غصه خوردم
سرم درد گرفت اصلا حالم خوب نبود وقتی رفتیم اتاق بازیه طبقه اول کیلینیک و وسایل بازی رو دیدی
سرحال شدی یه دوساعتی مشغول بازی بودی بعدشم رفتیم شیرینی گرفتیم تا نوش جون کنی عشقم
دیگه از اونروز به بعد یاد گرفتیم نخ دندون بکشیم و مثل قبل مدام آدامس نخوری آخه فینگیلی هم
بودی آدامس همیشه داشتی چون بابابزرگ رمضانی هر وقت میریم خونشون به همه آدامس میده بعد
هر خوراکی ای مخصوصا شیرینی جات مسواک میزنیم ما دیگه یاد گرفتیم که همیشه باید مواظب
دندونامون باشیم