آرسامآرسام، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 29 روز سن داره

آرسام نهایت عشق Arsam Gamani cholabi

کلاس اولی خونه نشینم ، از دست کرونااا!

روزت مبارک باباجون

آرسام Arsam کیک پختم و کلی بادکنک باد کردیم و منتظر شدیم تا بابایی بیاد آخه میره میوه میفروشه با موتورش و هر وقتم ماد حسابی خسته است الهی قربونش برم خیلی زحمت میکشه تمام سعیش رو میکنه اما ...! بابایی ک ه رسید برقارو خاموش کردیم وقتی اومد تو با بوق و هورا سورپرایزش کردیم! کارت تبریک روز پدر هم نقاشیش از خودته عشقم قربون هنر مندی هات برم من! ...
5 ارديبهشت 1395

پسمل طلای مامان

سلام قند عسلم خووبی؟!همیشه خوب باش همیشه خوشبخت باش که لیاقت بهترین هارو داری عشق من دوووووستت دارم تمام زندگیه من! آرسامم الان نیستی گذاشتمت مهد و اومدم خونه از بعد سیزده میبرمت مهد تا از تنهایی در بیای پسری چندبار اول خیلی دوست داشتی اما از روز جهارم به بعد هر دفعه با گریه ازم جدا میشی و همین ناراحتم میکنه فقط اولش اظطراب جدایی داری و بعدش کلی بهت خوش میگذره هر دفعه هم موقع رفتن میخوای که ببرمت مهد خاله جونی ،الهی قربونت برم که انقده عشق خاله ای! واسه روز پدر با هم...
5 ارديبهشت 1395

عید اومد بهار اومد عروووس اومد

سلام پسر خوشگل خودم خوبی دماغت چاقه؟ عزیزم عید 95 هم شد قبل سال تحویل یروز زودتر رفتیم کیسم و آماده شدیم برا استقبال از   دایی جون طلا و زنداییه عزیزت که برا بار اول با هم میان خونه مامانی قضیه از این قرار بود که قرار شد گوسفند سر بزنیم  و چون شما حسابی دلت سوخته بود خاله جون بردت بیرون در تا صحنه کشتنش رو نبینی و ندیدی خلاصه با اینکه من اصلا خوشم نمیاد از اینکار اما قربونی کردیم و با کلی دردسر و سختی تمیزش کردیم و من کلا دستم داغون شد سر درست کردنش توی عید هم خاله ناهید اینا اومدن و کلی خوش گذروندیم کلی دیدو بازدید و سیزده بدر هم چولاب و خونه عمه ج...
30 فروردين 1395

عقشولانه

پسرم خیلی خیلی مامانی رو دوست داری و اونقدر عاشق رفتن به خونش هستی که حد نداره و هر دفعه موقع برگشتن جگرمون برات کباب میشه بس که غصه میخوری اکثرا اشک مامانی رو هم در میاری واسه اینکه منصرفم کنی برنگردیم خونه خیلی کارا میکنی یکیش اینه که میگی مامان آخه خونمون خیلی دوووره خسته میشیم ...
30 فروردين 1395

تمام دنیای منی

سلام تمااام زندگی ام، دوووست دارم اونقدر که حالیم نیست نمیفهمم چه حالی دارم از عشق زیاد انگار نه انگار زنده ام تو خواب و رویاااام و از شهریور نود و یک که فهمیدم وجودم به وجودت گره خورده دیگه هیچ مشکلی برام مشکل نیست و هیچ غمی کمرم رو خم نمیکنه مثل کوه وایسادم تا زیر سایم حفظت کنم همه ی هستی ام! ...
23 اسفند 1394

سلااااااام

سلام پسر طلا قند عسل جیگر مامان! بالاخره باز اومدم تا برات از روزهای قشنگ با تو بودن بنویسم و بگم دوووووووووووووووست دارم نفسم!     هنرمند مامان پسر طلای من کلی نقاشی بلدی     ...
12 اسفند 1394

دایی جون مبارکه

سلام سلام دومادیه دایی جون طلا  مبارکه الهی دومادیه خودت عشقم رفتیم نامزدشون کردیم البته اول خواستگاری و بعد نامزدی تو یک شب دی ماه خیلی خوش گذشت کلا چون عروووس خانوم دختر خالمونه حسابی حال داد اینم عکسای عقد دایی جون عزیز و زنداییه گل ...
29 بهمن 1394